پایگاه بچه های ۱۱۳

مرجعی برای بیوگرافی (زندگی نامه) در ایران

پایگاه بچه های ۱۱۳

مرجعی برای بیوگرافی (زندگی نامه) در ایران

بیوگرافی یا زندگی نامه تیم برتون

تیموتی ویلیام برتون کارگردان ، نویسنده و طراح آمریکایی که بیشتر به خاطر سبک شخصی و نامتعارف آثارش شناخته می شود؛ در 25 آگوست سال 1958 در بربنک کالیفرنیا متولد شد.

او پسر بزرگ بیل برتون و جین اریکسون بود. او دوران کودکی خودش را ساکت و آرام توصیف می کند و به تنهایی و گوشه گیری خود در خانه اشاره دارد. در تمام دوران کودکی مدرسه رفتن برایش سخت بود و همیشه با تماشای آثار ترسناک و کم هزینه از حقیقت زندگی فرار می کرد. آثاری که بعدها در بیوگرافی اد وود از آنها ستایش به عمل آورد. دیگر چیز با اهمیت در دوران کودکی برتون ، وینسنت پرایس است ؛ کسی که فیلمهایش به زودی تأثیر عمیقی بر روی مسیر شغلی برتون گذاشت.

برتون با کمک هزینه ی کمپانی دیزنی توانست در انستیتوی هنر والنسیای کالیفرنیا مشغول به تحصیل شود. او پس از سه سال تحصیل در رشته انیمیشن به عنوان کارآموز در کمپانی والت دیزنی مشغول به فعالیت شد.

نخستین فیلمی که کار بر روی آن را آغاز کرد ( به عنوان انیماتور) اقتباس رالف باکشی از رمان ارباب حلقه ها بود که ساخته نشد. بعدها کار برتون کشیدن طرح برای « روباه و سگ شکاری » بود چیزی که برتون نمی خواست روی آن کار کند. بعداً برتون درباره خودداری دیزنی در استفاده از طرح های او در انیمیشن « روباه و سگ شکاری» توضیحاتی داد. اینکه مدیران فکر می کردند طرح های او مخالف جذابیت کلی شخصیت های فیلم است.

برتون از کار با والـت دیـزنی ناراحت بود. در این دوره به گفتن شعــــر و کشیدن تصــــاویری می پرداخت که بعدها منبع اصلی او برای انیمیشن تحسین شده اش یعنی«کابوس قبل از کریسمس» شدند.

در 1982 برتون اولین فیلم کوتاهش ، « وینسنت » را که یک فیلم 6 دقیقه ای بود، ساخت. وینسنت درباره پسربچه ای بود که از واقعیت زندگی به وهم و خیال فرو می رفت و خودش را وینسنت پرایس تصور می کرد. جالب این است که خود وینسنت پرایس بر روی این انیمیشن شش دقیقه ای صحبت کرده است.

بـــرتــون کارش را با فیلم کوتاه« فرانکن ویـــنی» ادامه داد که برت الیور جوان در آن ایفای نقش می کرد. ( و البته سوفیا کاپولا هم در بخش کوتاهی از فیلم حاضر شد) فیلم به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شد که در واقع اجرای مجددی از داستان فرانکشتاین بود . دانشمندی دیوانه سعی داشت سگش را که به تازگی در یک حادثه رانندگی کشته شده بود زنده کند. فیلم برای کودکان مناسب تشخیص داده نشد. دلیل اصلی این تصمیم خوف آور و ترسناک بودن ایده آن عنوان شد و به سرعت کنار گذاشته شد.

با وجود گمنامی برتون در بین همگان ، پروژه های برتون نظر صنعت سینما را جلب کرد. پل روبنس بعد از تماشای فرانکن وینی ، برتون را استخدام کرد تا براساس برنامه های تلویزیونی اش ، ماجرای بزرگ پی- وی ، فیلمی سینمایی بسازد. فیلم،« ماجرای بزرگ پی – وی» (1985) با بودجه ای 7 میلیون دلاری ساخته شد و بیش از 40 میلیون دلار در گیشه فروش کرد. برتون در تمام عمرش طرفدار گروه موسیقی Oingo Boingo بود. او از یکی از اعضای گروه برای ساخت موسیقی فیلم دعوت کرد و او کسی نبود جز دنی الفمن . گریفین دان پیشنهاد ساخت« بعد از ساعتها » ( 1985) را به برتون داد که می توانست اولین کار جدی برتون باشد. متن فیلمنامه قبلاً توسط دان و تهیه کننده به مارتین اسکورسیزی ارائه شده بود.اسکورسیزی که در حال پیش تولید آخرین وسوسه های مسیح بود ؛ مجبور شد فیلمنامه را رد کند.

برتون کارگردانی آن را پذیرفت و وقتی بودجه آخرین وسوسه های مسیح به نتیجه نرسید، اسکورسیزی با تهیه کنندگان تماس گرفت و کارگردانی بعد از ساعتها را دوباره به آنها پیشنهاد کرد. وقتی دان ، برتون را از خواسته جدید اسکورسیزی مطلع کرد. او به خاطر احترامی که برای اسکورسیزی قائل بود، از فیلم کنار کشید.

بعد از پی - وی ، برتون به سریال « آلفرد هیچکاک تقدیم می کند» پیوست و اپیزود کوزه را کارگردانی کرد. سپس به سراغ فیلم دومش « بیتل جویس »( 1988) رفت که مایکل کیتون نقش اصلی آن را بازی می کرد. یک کمدی سیاه که موفقیت دیگری برای برتون بود. بیتل جویس علاوه بر 80 میلیون دلاری که در گیشه نصیبش شد؛ یک جایزه اسکار هم به خاطر گریم فوق العاده اش ربود.

توانایی برتون در ساخت فیلم های موفق با بودجه های اندک ، مدیران اجرایی استودیوها را تحت تأثیر قرار داد و نخستین فیلم پرهزینه برتون ، « بتمن» (1989) را برایش به ارمغان آورد.

ساخت فیلم که یکی از پرهزینه ترین آثار سال 1989 محسوب می شد با دشواری هایی همراه بود حتی در هالیوود شایعه شده بود تولید اثر با مشکل بزرگی مواجه شده است.

انتخاب برتون برای به کارگیری مایکل کیتون در نقش بتمن با واکنش های منفی هواداران همراه بود. با این همه بتمن با فروش 250 میلیون دلاری و حس تیره ای که به فیلم های ابرقهرمانی بخشید یک موفقیت کلان به حساب می آمد .

در 1990 برتون با همکاری کارولین تامپسون،« ادوارد دست قیچی » را نوشت و کارگردانی کرد که آغاز همکاری او با جانی دپ بود. دپ ، به خاطر موفقیت سریال تلویزیونی «21، جامپ استریت » تبدیل به بت نوجوانان شده بود، او در فیلم نقش ادوارد را بازی کرد که توسط یک مخترع پیر و عجیب ( با بازی وینسنت پرایس که اتفاقاً آخرین نقش آفرینی او قبل از مرگش بود) ساخته شده بود. ادوارد شبیه انسان ها بود ولی هنوز تکمیل نشده بود و به جای دست ، قیچی های تیز و برّنده ای داشت. فیلمبرداری در حومه شهر انجام می شد و به طور عجیبی مثل مکانی بود که برتون دوران کودکی اش را در آنجا گذرانده بود. وینسنت پرایس در اولین اظهار نظرش درباره فیلم گفت: « تیم برتون همان ادوارده». جانی دپ نیز چنینی تعبیری را در مقدمه کتاب Mark Salisbury ، برتون به روایت برتون درباره نخستین ملاقاتش با برتون آورده است
فیلم بعدی برتون « اد وود » (1994) یک پروژه جمع و جور درباره زندگی اد وود ، کارگردانی که بعضی اوقات به عنوان بدترین کارگردان تاریخ سینما از او یاد می شود ، بود. جانی دپ دوباره نقش اصلی کار را عهده دار شد. فیلم تجلیلی از سال های کودکی برتون بود که از اینگونه فیلم ها سرشار بودند. اد وود تنها فیلم برتون تا به امروز است که دنی الفمن موسیقی آن را نساخته و برتون به جای او از هاوارد شور استفاده کرد.

« مریخ حمله می کند!» (1996) هجو فیلم های علمی – تخیلی ترسناک دهه نود بود . برتون در این زمان آن قدر اعتبار کسب کرده بود که حتی برای نقش های کوتاه و مکمل فیلمش از بزرگترین ستاره های هالیوود استفاده کرد. فیلم به همراه فیلم بعدی برتون « اسلیپی هالو»( 1999) چرخشی در کارنامه فیلمسازی برتون محسوب می شوند. کنار گذاشتن تم های تیره و فضاهای وهم آلود برتونی و جایگزین کردن حس و حال هالیوودی از نشانه های اصلی این تغییر سبک به حسـاب می آیند.

اسلیپی هالو با بازی جانی دپ در نقش افسر ایخابد کرین و کریستینا ریچی در نقش کاترینا ون تسل توانست نقد های مثبتی را به خودش اختصاص دهد و همچنین موسیقی وهم آلود الفمن نیز مورد توجه قرار گرفت. فیلم در مراسم اسکار همان سال یک جایزه از بابت طراحی صحنه دریافت کرد. موفقیت تجاری این فیلم یک جهش تازه بعد از شکست تجاری مریخ حمله می کند! محسوب می شد.

« سیاره میمون ها» (2000) یک موفقیت تجاری دیگر در کارنامه برتون است که در نخستین هفته نمایشش توانست 68 میلیون دلار به جــیب تهیه کنـندگان سرازیر کند. فیلم از یک تغییر معنی دار در سبک معمول برتون خبر می داد تا جایی که این سؤال را مطرح می کرد که آیا واقعاً فیلم ساخته برتون است؟ یا اینکه فقط استخدام شده که چنین فیلمی بسازد.

برتون پس از این به سراغ پروژه های « ماهی بزرگ»(2003) « چارلی و کارخانه شکلات سازی»(2005) و انیمیشن « عروس مرده » رفت که این آخری یک نامزدی اسکار برای او به ارمغان آورد.
سبک بصری و تم های سنگین آثار برتون متأثر از فیلم های ترسناک دهه های بیست و سی ، و به ویژه آثار جیمز وال ، اف. دبلیو.مورانو و همچنین فیلم های اکسپرسیونیستی سینمای آلمان است. نقاشی های ادوارد گوری دیگر عاملی است که برتون از آن تأثیر پذیرفته است.

او به صورت مکرر با جانی دپ همکاری داشته است. ادوارد دست قیچی، اد وود، اسلیپی هالو، چارلی و کارخانه شکلات سازی و عروس مرده از فیلمهایی هستند که این دو با هم در آنها همکاری داشتند.

برتون در فیلمهایش تصاویری از سگ های مرده ، دلقک ها ، گوسفندها ، درخت های پیچ و تـاب دار، مترسک ها ، پروانه ها و همچنین مو قرمزها به نمایش می گذارد.

در اکثر فیلمهایش یک صحنه شام وجود دارد.

یک لوگوی شخصی همیشه در ابتدای آثارش قرار می دهد.

از سایه ها برای ترساندن و شوم جلوه دادن استفاده می کند.

کاراکترهای اصلی فیلمهای او اغلب غریبه و خجالتی هستند و چهره ای رنگ پریده با موهای متلاطم دارند درست مثل خودش.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد