پایگاه بچه های ۱۱۳

مرجعی برای بیوگرافی (زندگی نامه) در ایران

پایگاه بچه های ۱۱۳

مرجعی برای بیوگرافی (زندگی نامه) در ایران

تاریخچه تیم بایرن مونیخ

بیوگرافی باشگاه بایرن مونیخ




تاریخ لوگوهای باشگاه بایرن مونیخ(از سال 1900 تا 2002)

بایرن مونیخ مظهر فوتبال آلمان
▪ باشگاه: بایرن مونیخ F.C.bayern - مقلب به اف سی هالیود و قرمزهای باواریا
▪ رییس باشگاه: فرانس بکن باوئر
▪ استادیوم: آلیانز آرنا
▪ سال تأسیس۱۹۰۰: میلادی
▪ سایت رسمی باشگاه: 
▪ پیراهن: قرمز
▪ سرمربی: یورگن کلینزمن

فوتبال باشگاهها را در جهان از آن اروپایی ها می دانند و فوتبال جهانی رااز آن آمریکای جنوبی، اما اروپایی ها در این عرصه نیز مدعی اند.


آرژانتین در باشگاههای جهان نیز همیشه یکسوی قهرمانی بوده است. دانشجویان لاپلاتا در اوج آژاکس در اروپا با نمایشی از خشونت و فوتبال اصیل قاره خود با آنها مقابله کردند. اما رفته رفته زمانی که پول نقش بیشتری در فوتبال پیدا کرد، بازیکنان برزیل و آرژانتین و حتی اروگوئه بسوی اروپا سرازیر شدند و باشگاههای آمریکای جنوبی افول کردند. در اروپا هر یک از باشگاهها دوران اقتدار نه چندان پایداری داشته اند. اگر مبدأ را بطور رسمی و قانونی میانه های دهه پنجاه میلادی قرار دهیم، رئال مادرید از اسپانیا شش سال اول آنرا در ید قدرت خود گرفت و با ستاره های خارجی خود قهرمان پی درپی اروپا شد. در آن سالها هنوز بارسلونا از نظر اقتصادی جان نگرفته بود و حریفی چون امروز برای رئال به حساب نمی آمد.
از دهه شصت، ایتالیا که پایه های فوتبال را روی تیم ملی خود بنا نهاده بود، ظهور کرد. اتفاقاً هر دو تیم مدعی از میلان و سانسیرو آمدند. یکی با نام اینتر و دیگر آ.ث. میلان که امروز میلان نامیده می شود. بحث امروز و این شماره رابه تیم و باشگاههای بزرگ اختصاص داده ایم و از بایرن مونیخ آغاز می کنیم؛ غول خفته ای که بر سیستم های فوتبال اروپا و جهان تأثیر فوق العاده گذاشت و شیوه تازه ای از فوتبال را با نام شناور به نمایش گذاشت. اینتر میلان از این سیستم استقبال کرد و با گماردن دو مدافع برای شرکت در حمله و کم کردن فاصله هافبکها با دفاع نوعی برنامه ریزی در فوتبال را باب کرد که اصطلاحاً سخت ترین نوع فوتبال تا آن زمان بود. بایرن مونیخ در دهه هفتاد با اسکلت بایرن مونیخ، جام جهانی را نیز فتح کرد و از آن زمان ستاره های محوری فوتبال نبض تیمهای بزرگ را در دست گرفتند. کرایف در آژاکس، بکن باوئر در بایرن مونیخ، ریورا در میلان و ریوا در اینتر...
شهر زیبای مونیخ، که مهد فوتبال آلمان به شمار می رود پس از برگزاری المپیک ۱۹۷۲ بسیار مشهور تر شد و با معرفی بازیکنان افسانه ای بزرگ به جهان فوتبال بیشتر بر سر زبانها افتاد. این شهر سه تیم بزرگ و رقیب دارد یعنی بایرن مونیخ و مونیخ ۱۸۶۰که همیشه در جدال ربودن گوی سبقت از یکدیگرند، اما در این میان بایرن سهم بیشتری نسبت به دو تیم دیگر داشته تا جایی که آنها را کاملاً از صحنه رقابت محو کرده است. باشگاه بایرن مونیخ آلمان در فوریه ۱۹۰۰ میلادی توسط «فرانتس جان» در یک رستوران به نام «گسیلا» واقع در شهر مونیخ تأسیس شد. این تیم از افرادی که از تیم ام. تی. وی ۱۸۷۹ جدا شده بودند تشکیل شد و در ابتدا نام شوابینگر (محله ای که رستوران در آن قرار داشت) را برای این تیم انتخاب کردند اما بعدها تغییر نام داد و تا سال ۱۹۳۲ منتظر ماند تا به نخستین قهرمانی اش در آلمان دست پیدا کند. موفقیت بندی آنها مربوط به سال ۱۹۵۷ می شود که بیست و پنج سال با نخستین دستاورد آنها فاصله داشت. پس از آن آنها باز هم صبر کردند تا ستارگانی جوان و نوظهور از سال ۱۹۶۴ در این تیم حضور پیدا کردند، ولی هیچ کس گمان نمی کرد که با شروعی چنین دیرهنگام بایرن به پرافتخارترین تیم آلمان و نیز به یکی از قدرتهای فوتبال اروپا بدل شود. با حضور بازیکنانی افسانه ای مانند فرانتس بکن باوئر، زپ مایر، اولی هوینس و گرد مولر این تیم تنها دو سال طول کشید تا به جام دیگری دست یابد و پس از آن با ادامه درخشش در فوتبال آلمان و اروپا جامهای زیادی را فتح کرد.

تاریخچه باشگاه


داستان از سال ۱۹۰۰ میلادی و با فرانتس جان شروع شد؛ یکی برلینی و هجده تن دیگر که نخستین بازیکنان تاریخ باشگاه به حساب می آیند. در سال ۱۹۰۷ بود که شیرازه یک تیم واقعی شکل گرفت زمانی که قرمزهای بایرن به زمین اختصاصی خود در مونیخ و در خیابان لئوپولدگام نهادند. تیم رقیب محلی یعنی اف ث واکر در روز افتتاحیه با باخت هشت بر یک بدرقه شد و حساب کار دستش آمد. بایرن در سطح شهر مونیخ به یک تیم پرطرفدار تبدیل شد و اوج موفقیت آنها به سال ۱۹۱۰ برمی گردد، آنها در آن سال قهرمان منطقه شرق آلمان شدند. در سال پس از آن نیز بایرنی ها از عنوان خود بدون تحمل حتی یک شکست دفاع کردند. پس از آن یکی از بازیکنان به تیم ملی دعوت شد و این نشان پیشرفت خوب تیم بود. ماکس گابلونسکی نخستین بازیکنی بود که پیراهن تیم ملی را بر تن کرد و در شانزدهم فوریه ۱۹۱۶ برابر بلژیک به میدان رفت. پس از آن همه چیز به سرعت پیش رفت و در سال ۱۹۲۰ بایرن با بیش از هفتصد عضو تبدیل به بزرگترین باشگاه مونیخ شد، یعنی دقیقا همان چیزی که امروز هست. در سال ۱۹۲۶ تیم قهرمان منطقه جنوب آلمان شد و در سال ۱۹۳۲ نخستین قهرمانی اش در آلمان را جشن گرفت.

دوران بازسازی و احیاء ۱۹۶۷- ۱۹۴۶



پس از دوران تأسف انگیز و فاجعه بار جنگ جهانی دوم، فوتبال نیز نیاز به دورانی برای بازسازی داشت. تنها نه سال طول کشید تا با قهرمانی آلمانها در جام جهانی ۱۹۵۴ سوئیس آنهم به صورتی معجزه آسا شادی دوباره سراسر آلمان را فرا بگیرد و امید به رگهای مردم این کشور باز گردد. تیم زپ هربرگر برای نخستین بار آلمان را فاتح جام جهانی کرد. آنها در دیدار نهایی موفق شدند تیم قدرتمند مجارستان را در حالیکه دو بر صفر پیش بود، سه بر دو شکست دهند. این موفقیت تنها برای یک آلمانی زیاد خوشایند نبود و آنهم ژاکوب استرتیل بود که باید نظاره گر بازی فرتیزوالتر می شد و نمی توانست به عنوان یار اصلی وارد میدان شود. در آن زمان او کاپیتان تیم فوتبال بایرن مونیخ آلمان بود. اما بعدها مشخص شد که این یک استثناء بود که تیم ملی آلمان بدون بازیکنان بایرن به موفقیت دست پیدا کند. لیگ های منطقه ای آلمان تا سال ۱۹۶۳ بیشتر ادامه نیافت و در همین سال بود که بوندس لیگا، لیگ جدید آلمان شکل گرفت، اما بایرن اجازه حضور در نخستین دوره این لیگ را پیدا نکرد. نخستین مربی بایرن در شروع دوران طلائی اش کسی نبود جز تشیک کایکوفسکی. بایرن از سال ۱۹۶۴ وارد دوران تازه ای شد که همواره با نام یک نفر عجین است، فرانتس بکن باوئر. البته بازیکنان بزرگ دیگری مثل گرهارد مولر، زپ مایرو اولی هوینس نیز در این مهم او را یاری دادند ولی هسته مرکزی تفکر و راهبردی آنها خود او بود.

سالهای طلائی ۱۹۷۶ _ ۱۹۶۸



در سال ۱۹۶۸ مربیگری تیم به برانکوزپک واگذار شد. بایرن یکسال بعد موفق به کسب هر دو جام معتبر آلمان شد آنهم با اقتدار. آنها با اختلاف هشت امتیاز نسبت به آلمانیا آخن به مقام قهرمانی بوندس لیگا رسیدند و در دیدار نهایی جام حذفی نیز شالکه را شکست دادند. اما در سالهای ۱۹۷۱ و ۱۹۷۰ رقیب همشهری رقابتی شانه به شانه را با آنها آغاز کرد و سرانجام مونشن گلادباخ بود که دو سال پیاپی فاتح بوندس لیگا شد. در سال ۱۹۷۲ بایرن باز هم جام را پس گرفت و این بار با مربی جدید یعنی اودولاتک در ورزشگاه تازه تأسیس المپیک مونیخ بازی هایش را انجام می داد. این تنها موفقیت تیم نبود. گردمولر سانتر فوروارد بایرن و تیم ملی آلمان با بدست آوردن رکورد اعجاب انگیز چهل گل به عنوان آقای گلی بوندس لیگا دست یافت.

در این سال بایرن رکورد دیگری نیز بدست آورد یعنی با سیزده امتیازاختلاف قهرمان بوندس لیگا شد و واضح بود که با این اقتدار فاتح جام اتحادیه آلمان نیز خواهد شد. کلن دیگر قربانی بایرن بود که در وقت اضافه با نتیجه دو بر یک در این جام مغلوب باواریایی ها شد. اودولاتک دو قهرمانی دیگر در بوندس لیگا را نیز به افتخارات بایرن افزود و پس از آن مهمترین افتخار بایرن تا آن زمان را کسب کرد. قهرمانی جام باشگاههای اروپا. در آن بازی مونیخی ها تا آخرین دقیقه وقت اضافه یک بر صفر از اتلتیکو مادرید عقب بودند اما شوارتزن بک بازی را در آخرین لحظات به تساوی کشاند تا بنا به قوانین آن زمان بازی تکرار شود. در بازی تکراری یاران بکن باوئر با گل های گردمولر و اولی هوینس (هر کدام دو گل) به پیروزی رسیدند و برای نخستین بار فاتح جام باشگاههای اروپا شدند.


در همین سال آلمان با غلبه بر هلند و یوهان کرویف در ورزشگاه المپیک مونیخ برای دومین بار فاتح جام جهانی شد. تیم ملی آلمان با حضور چند بازیکن مونیخی از جمله فرانتس بکن باوئر، شوارتزن بک، گردمولر، پل برایتنر و اولی هوینس و با گل هایی که دو تن از آنان یعنی برایتنر که از روی ضربه پنالتی بدست آمد و گل فراموش نشدنی گردمولر به این مهم دست یافت.
سال بعد یعنی ۱۹۷۵ باواریایی ها باز هم فاتح باشگاههای اروپا شدند. آنها در دیدار فینال دو بر صفر لیدز را مغلوب کردند، اما کار به همین جا ختم نشد. بایرنی ها برای سومین سال پیاپی باز هم فاتح جام باشگاههای اروپا شدند و این بار با شکست یک بر صفر سنت اتی ین در شهر گلاسگوی اسکاتلند. آنها در همین سال برای نخستین بار با شکست بلو هوریزنته فاتح جام بین قاره ای شدند. اما اینها آخرین فتوحات بایرن در قرن گذشته نبودند.

تغییرات و شروعی تازه ۱۹۹۰-۱۹۷۷


سال ۱۹۷۷ شروع دوران تغییر و تحول و بدون جام بود. فرانتس بکن باوئر، موقتاً از باشگاه خداحافظی کرد و راهی کاسموس نیویورک شد که در لیگ آمریکا بازی می کرد. به همراه او گرد مولر نیز راهی آمریکا شد تا در فورت لاودردال بازی کند. در سال ۱۹۷۹ اولی هوینس تنها با بیست و هفت سال سن در پی یک مصدومیت شدید به عنوان مدیر فنی مشغول به کار شد. او جانشین روبرت شاون شد که مشاور بکن باوئر بود. پال سرانی جای جیولالوران شد و رئیس باشگاه، نودکر نیز به خاطر عدم استقبال از ماکس مرکل مربی لیون برای جانشینی لوران، این باشگاه را ترک کرد. رئیس جدید باشگاه ویلی اوهافمن نام داشت، اما دوران بهتری در راه بود. در سال ۱۹۸۰زوج برایتنر و رومینگه که به براتینیگه مشهور شده بودند پس از شش سال قهرمانی را به بایرن بازگرداندند و این تیم فاتح بوندس لیگا شد.

سال بعد باز هم بایرن این عنوان را تکرار کرد و جالب این که در هر دو سال، هامبورگ، اشتوتگارت و کایزرسلاترن دوم، سوم و چهارم شدند. سال ۱۹۸۲ بایرن فاتح آن بازی معروف در جام حذفی شد. در فینال جام حذفی آنها در حالی دو بر صفر عقب بودند، چهار بر دو پیروز شدند و اتفاق جالب این بود که دیتر هوینس با سرشکسته تا پایان بازی ادامه داد و حتی موفق شد یکی از گل ها را به ثمر برساند. باواریایی ها در این سال حتی به فینال جام باشگاههای اروپا رسیدند ولی در نهایت شایستگی یک بر صفر مغلوب استون ویلا شدند.

در جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا، آلمان به دیدار نهایی راه یافت اما در نهایت سه بر یک مغلوب ایتالیا شد. در آن دیدار پل برایتنر تنها گل ژرمن ها را به ثمر رساند تا تنها بازیکن تاریخ آلمان باشد که در دو دیدار موفق شده گلی به ثمر برساند.

پیش به سوی هزاره جدید ۱۹۹۹-۱۹۹۱


با رفتن یوپ هینکس در فصل ۹۲-،۱۹۹۱ سورن لربی جای او را گرفت، اما این برای بایرن فایده ای نداشت و او نیز بایرن را ترک کرد تا اریش ریبک جای او را بگیرد. فرانتس بکن باوئر و کارل هاینزرومینیگه ابراز تمایل کردند تا به تیم کمک کنند. در فصل ۹۴-۱۹۹۳ قیصر پا به عرصه گذاشت و خود به جای ریبک، مربیگری تیم را بر عهده گرفت تا بایرن را به قهرمانی بوندس لیگا برساند. پس از آن دوران تراپ فرا رسید و با وجود این که او محبوب هواداران و رسانه ها بود، نتوانست موفقیتی که پیش بینی می شد را برای بایرن به ارمغان آورد.

تیم در فصل ۹۵-۱۹۹۴ در جای ششم ایستاد و در نیمه نهایی جام قهرمانان مغلوب آژاکس شد. تراپ اخراج شد و اتوره هاگل جای او را گرفت و ستارگانی چون یورگن کلینزمن، آندریاس هرتزوگ و سیریاکو اسفورتزا را به تیم آورد، اما او نیز در میانه فصل مجبور به ترک باشگاه شد و باز هم فرانتس زمام امور را به دست گرفت. آنها به دیدار نیمه نهایی جام یوفا که هرگز آن را فتح نکرده بودند رسیدند و زمانی که در المپیک مونیخ دو بر دو با بارسلون مساوی کردند همه فکر کردند که دوران قیصر و بایرن به سر رسیده و کار این تیم تمام است اما این طور نشد. در شانزدهم آوریل ۱۹۹۶ بایرن با دو گل دیرهنگام مارکوس بابل و ویتزک در نیوکمپ موفق به شکست بارسلون شد و به دیدار نهایی راه یافت. هواداران مونیخ هنوز هم راجع به آن روز صحبت می کنند و از آن با لذت یاد می کنند.
در بازی نهایی جام یوفا بایرن در مجموع بازی های رفت و برگشت، پنج بر یک بوردوی فرانسه را که ستارگانی چون زیدان و لیزارازو را در اختیار داشت، شکست داد و برای نخستین بار فاتح این جام شد که جز معدود تیم هایی باشد که هر سه جام معتبر اروپایی را فتح کرده و جالب این که چند سال بعد این جام با جام برندگان جام اروپا ادغام شد و وجود خارجی نداشت. در سال ۱۹۹۷ تراپ باز هم به بایرن ملحق شد و در طول دو سالی که در آنجا بود یک قهرمانی بوندس لیگا و یک جام حذفی برای بایرن به ارمغان آورد. پس از او مربی موفق دورتموند، اوتمار هیتزفلد به تیم آمد و به رکورد جاودانه پانزده برد پیاپی در بوندس لیگا دست یافت. بایرن به همراه هیتزفلد تا فتح جام قهرمانان پیش رفت ولی در دیدار نهایی با دو گل لحظات پایانی شرینگهام و سولشیائر دو بر یک مغلوب منچستر خوش شانس شد و نتوانست این جام را پس از بیست و سه سال بار دیگر فتح کنند

سالهای هیجان، شور و افتخار ۲۰۰۳-۲۰۰۰



در فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۰ بایرن انتقام خود را از رئال و منچستر گرفت و در دیدارهای یک چهارم و نهایی با اقتدار آنها را شکست داد و در نهایت با شکست والنسیا در میلان پس از بیست و پنج سال با شایستگی فاتح لیگ قهرمانان شد. ابتدای این دوره سال خداحافظی لوتارماتیوس از بایرن بود که در دقیقه نود بازی برابر رئال مادرید در حالی که بایرن چهار بر یک پیش بود از مونیخ خداحافظی کرد.

اوتمار هیتزفلد به عنوان یکی از پرافتخارترین مربیان باشگاه به شمار می رود زیرا او موفق شد چهار عنوان قهرمانی بوندس لیگا، سه مقام قهرمانی جام حذفی آلمان و یک لیگ قهرمانان را فتح کند.


شکارچیان عصر تازه بایرن مونیخ

بایرن مونیخ امیدوار است پیوستن لوکار تونی ایتالیایی و فرانک ریبه ری فرانسوی به این باشگاه موجب اوجگیری مجدد این تیم معروف فوتبال آلمان شود و خود این مهاجمان معروف نیز مدعی اند که تنها برای چنین امری به باواریا آمده اند و این کار را امکان پذیر خواهند کرد و در فصلی که بایرن بدون سالی حمیدزیچ، علی کریمی و پیزارو تجربه خواهد کرد، به شکار جام ها خواهند پرداخت.ریبه ری ۲۵ ساله که در ۳ سال اخیر در باشگاه المپیک مارسی فرانسه بازی های خوبی را انجام داده و با درخشش در جام جهانی سال پیش به یک پدیده بدل شده بود، در ازای ۲۵ میلیون یورو به آلیانز اره نا آمده است تا به گران ترین بازیکن و کلان ترین خرید در تاریخ حیات باشگاه بایرن تبدیل شود. لوکاتونی ۳۱ ساله هم که با جدایی از فیورنتینا به سمت آلمان پر کشیده، روی دست بایرنی ها حدود ۱۱ میلیون یورو خرج گذاشته است. تصویر فعلی موجود در آلمان بر این پایه استوار است که آمدن این دو بازیکن گلزن و فنی می تواند کارایی و طراوتی را برای بایرن به ارمغان بیاورد که در بیشتر زمان ها در فصل گذشته فاقد آن بود و به همین خاطر نیز امکان فتح هر جامی را از دست داد.



کارشناسان معتقدند از زمانی که میشائیل بالاک به چلسی کوچ کرد، عوامل قدرت و فرماندهی ( و تا حدی هم خلاقیت) در مرکز خط میانی بایرنی ها کاهش یافت و لی حالا که ریبه ری به مونیخ می آید، شاید قسمتی از این نقیصه جبران شود. بایرنی ها باید نگران جدا شدن اوون هارگریوز انگلیسی هم از جمع نفرات خود باشند، زیرا او نیز در ازای ۱۷ میلیون پوند به منچستر یونایتد کوچ کرده است، اما اگر به حرف های خود ریبه ری رجوع کنیم او جز امیدواری و دستاوردهای مثبت چیزی را در افق پیش رو برای مونیخ ها نمی بیند. او که قرار دادی ۴ ساله با بایرنی ها بسته است. می گوید:«بایرن یک باشگاه آرزومند و قوی و صاحب نظام تشکیلاتی قدرتمندی است و برای استخدام من کارهای زیادی را صورت داد و در نتیجه جا داشت که من هم با آنان همسو شوم. در یک سال اخیر من در مسابقه های مهمی حضور یافته ام که فینال جام جهانی ۲۰۰۶ و دیدار پایانی جام حذفی فرانسه نمونه های روشن آن بوده اند. در هر دو فینال ما بازنده شدیم. اما من بدبین نیستم و به مونیخ آمده ام تا صاحب افتخارات و جام هایی بزرگ بشوم و فکر می کنم که به این خواست و هدف خود نیز خواهم رسید. این پایه و لازمه کارنامه هر ورزشکار معروفی است و اگر می خواهید اوج بگیرید، باید چنین باشید.»

منبع:fc.bayern.ir

به دلیل حجم زیاد عکس ها اینجا وارد نکردم و شما میتونید با کلیک کردن روش آنها را ببینید(مرسی)
__________________
عشق است بایرن

امیلی دیکنسون در قطعه ای با نام نغمه ماه می میگوید :...بلند شو ،بایست،سرت را بالا بگیر و با تمام وجود دست بزن؛این تیم توست که سرود قهرمانی میخواند،همه برای تیم تو کلاه از سر برگرفته اند...و ما امروز می خواهیم در میان تمام خوبی ها و بدی های دنیا ،زشتی ها و زیبایی های زندگی و فارغ از تمام اشک ها و لبخندهای روزمره لحظه ای به آنچه دوستش داریم بیندیشیم و مغرورانه فریاد بزنیم :
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد